جدول جو
جدول جو

معنی متلاطم کردن - جستجوی لغت در جدول جو

متلاطم کردن
طوفانی کردن، متموج کردن، پرموج کردن، مواج کردن، آشفته کردن، مغشوش کردن، ناآرام کردن، بحرانی کردن، آشوبناک کردن، به آشوب کشاندن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اُ زَ دَ)
برهم خوردن. شوریدگی کردن. آشوب کردن. شورش کردن:
محیط تشنه لبیها چنان تلاطم کرد
که کشتی دل ما را به آن کنار انداخت.
تنها (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
Disintegrate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
Condense
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
désintégrer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
condenser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
להתפוגג
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
לדחוס
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
분해되다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
dağılmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
yoğunlaştırmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
meringkas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
विघटित करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
संक्षिप्त करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
disintegrare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
농축하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
desintegrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
condensare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
condensar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
desintegreren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
condenseren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
розпадатися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
конденсувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
разрушаться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
конденсировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
kondensować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
rozkładać się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
desintegrieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
verdichten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متراکم کردن
تصویر متراکم کردن
condensar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
desintegrar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متلاشی کردن
تصویر متلاشی کردن
分解する
دیکشنری فارسی به ژاپنی